کودکان منزوی و درخود فرورفته

کودکان منزوی و درخود فرورفته : کودک در خود فرو رفته ، کودکی است که موفق به ارتباط با دیگران نمی شود و انگاری که میان او و معلم مدرسه ، دوستان و پدر و مادرش دیواری وجود دارد. چنین کودکی هیچ علاقه و توجهی به آدمها و حوادثی که در اطرافش میگذرد، ندارد و در دنیای خودش آن جا که هیچ کس نمی تواند به هیچ شکلی چه با گول زدن، چه با محرومیت و چه با شکنجه و آزار بدان دسترسی پیدا کند – غرق می شود .

کودکان منزوی و درخود فرورفته : وقتی از او پرسش هایی می کنند، اگر بخواهد حرف بزند، جوابهای سر بالا و خنده دار و یا غیرعادی می دهد.

اگر همین کودک ، کودکی با هوش هم باشد، جوابهایش چنان بديع و ابتکاری است که انسان غالبا”

بنظرش می رسد که او در حرف زدن منطقی نیست و یا بیاناتش با هم ربطی ندارد، ولی در حقیقت

کودک خوددار، منطق مخصوص حالتهای روانی خود را دارد که با دیگر اشخاص توفير دارد .

البته همه کودکانی که در دنیای تخیلات خود فرو می روند، کودکان منزوی و در خود فرو رفته نیستند. کودکان به هنجار،

خیلی ساده ممکن است در دنیای پر شکوه و سحرآمیز تخیلات فرو بروند و به سادگی هم از آن خارج شوند.

برعکس ، کودکان آشفته ، نمی توانند از دنیای تخیلات خود به آسانی خارج شوند و به دنیای عادی

خود بازگردند. آنها زندانی دنیای ژرف توهماتی هستند که ساخته اند. کودک منزوی ، حوادث فاجعه

آور را به خود ربط می دهد و انعکاس این امر، در نحوه نگرش دلهره و اندوه آوری مشهود است که او از دنیای اطراف خود دارد .

کودکان منزوی و درخود فرورفته : در نقاشیهای این نوع کودکان وقتی تصویر انسان نشان داده می شود ، همیشه در اندازه های کوچک است و جزئیات اندام ها و صورت بندرت نشان داده می شود.

مثلا” اگر برای آدمکهایی که کشیده ، چشم نشان داده باشد ، چشمی است متفکر، با نگاهی به دور

دستها و یا کاملا” خالی از نگاه . اگر چندین شخص را بخواهد نشان دهد، همیشه آنها را با حالتی یکنواخت

و مشابه نقاشی می کند. در نقاشیهایی که او از خانواده می کشد، اشخاص در حالتهای

ثابت یا روبهم قرار گرفته و یا بوسیله خطوط عمودی از هم جدا شده و بدون هیچ مشخصات

فردی هستند و از آنها در حالتی نمادین استفاده می کند. بنابراین کودک در خود فرو رفته

مردم و دنیای آنها را از نظر دور می دارد و با استفاده از نمادها توهمات دنیای درونش را برون می افکند.

کودکان منزوی و درخود فرورفته :

بتلهيم وضع پسری ۹ ساله را تشریح کرده که تصور می کرده “پسری ماشینی” شده ، و نه تنها خودش “ماشینی” شده بلکه هم چنین موفق به انتقال این احساس

به دیگران شده است . او وقتی می خواست تصویر خودش را بکشد ، یک آدمک ماشینی با چراغی

بجای سر و بدنی به شکل مربع با سیم های برق ترسیم کرده است. در نقاشیهایی که خودش را نشان

می داده ، وسایل الکتریکی ترسیم می کرده که بقول خودش حرکات و تنفس او را تحت نظارت داشته اند

و اعضای بدن او همگی به صورت الکتریکی رسم می شده است . این پسر با هیچکس حرف نمی زده

و با خودش نیز اگر حرفی میزده ، به حالتی بوده که انگار با یک وسیله الکتریکی صحبت می کند.

حرکات و جابجائی او و یا حتی اگر گاهی کلمه یی تلفظ می کرده، حرکات و سخنش بیشتر شبیه

به حرکات و صدای منظم ماشینی بوده تا حرکات و سخنان انسان . زندگی او هم با حرکات منظم

و یکنواخت تنظیم می شده است. به طور مثال وقتی برای غذا خوردن به سالن غذاخوری می رفته است ،

برای خودش یک سیم برق فرضی در نظر می گرفته است که به مرکز انرژی تخیلی و

میز غذاخوری متصل بوده است .

آن گاه خود را با دستمالی کاملا” از دیگران “منزوی می کرده و سپس به غذا خوردن می پرداخته است .

او واقعا” فکر می کرده که نیروی برق باعث هضم غذا می شود . نقاشیها و رفتارش بیانگر نفی کامل

هر نوع احساسات انسانی بوده است. دلیل اینکه این کودک خود را به عنوان آدم ماشینی می شناخته ،

این است که پدر و مادرش هیچکدام او را نمی خواسته اند، و مادرش حتی گفته است که او هیچوقت

نمی دانسته است که حامله است، و این سخن به معنای آن است که او کودک را کاملا از نظر انداخته است.

مادرش گفته است که بعد از تولد او هیچ چیز تغییر نکرده است . پدرش نیز مدتهای درازی بعد از تولد او

در ارتش و دور از خانواده اش بوده است . هم چنین بعد از تولد او، مادرش دلش می خواسته ،

نه نوزاد را به بیند و نه به او غذا بدهد. او می گفته که هیچ کینه و دشمنی نسبت به پسرش نداشته

ولی نه آنوقت و نه هیچ موقع دیگری ، کمترین علاقه یی نسبت به او حس نکرده است. در مدت سه ماه اول زندگی اش ،

این پسر ماشینی آینده ، تقریبا تمام روز گریه می کرده است،

زیرا مادرش طبق برنامه یی ثابت و منظم به او غذا می داده و یا تمیزش می کرده که با کودک هماهنگ نبوده است .

کودکان منزوی و درخود فرورفته : بعد از یک سالگی او را به مادربزرگ می سپارند و بعدا” نیز او را در مدرسه مخصوص بچه های ناسازگار پانسیون می کنند.

این کودک که در بدو تولد قوی و سالم بوده ، با گذشت زمان ضعیف و زود رنج شده است ، و چون

نمی خواسته است از این فقدان مهر و محبت رنج ببرد، در جریان بزرگ شدنش ، تمام نیروی خود

را صرف انکار موجودیت خود به عنوان انسان و خارج کردن بقیه انسانها از دنیای خود می کند.

و چون با این اعمال از خود دفاع می کرده، خودش نیز متقاعد شده بوده که

وسایل مکانیکی از آدمها بهتر هستند.

برخی اوقات ، این نوع کودکان ، پرخاشگریهای بیش از حد در نقاشیهایشان نشان می دهند.

بررسی این نوع نقاشیها ، نشان می دهد که پرخاشگری با کشیدن خطوط کوتاه و نوک تیز و با فشار

زیاد مداد بر روی کاغذ ، بحدی که ممکن است کاغذ را سوراخ کند، همراه است، به طوری که بیننده

از جزئیات واضح صورت نقاشی و حرکات خشن آن تعجب می کند. در این نوع نقاشی دهان پهن و بزرگ،

دندانها کاملا” نمایان، چانه چاق ، گردن ضخیم ، مشتها گره کرده ، ناخنها مشخص شانه ها گسترده ،

کودکان منزوی و درخود فرورفته
کودکان شاد آموزشگاه تخصصی نقاشی کودک مونا گلابی

آموزشگاه تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد و تمامی کلاسها بصورت آنلاین برگزار میشود.

آموزشگاه تخصصی نقاشی کودک موناگلابی
تهران/سعادت آباد
تلفن تماس88564740
اینستاگرامmonagolabiart پیج ویدئو ها monagolabiart_
وب سایت www.monagolabiart.ir


در آموزش نقاشی کودک نباید از کپی استفاده کرد .نباید عکس یا نقاشی برای کودک گذاشت.
در شیوه آموزش به سبک خیالک نگاری اصلا از کپی استفاده نمیشود.


In the case of painting training for kids, no copy must be used. Niether picture nor painting must be considered for kids. No copy is used in my training method at all